روایتی از سومین روز المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران
کارت خوب: اصفهان در سومین روز هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، گروههای فیلمسازی به همراه مربیان خود در محل های فیلمبرداری حاضر شدند. آنها در این روز به ادامه برداشت های سینمایی خود طبق فیلمنامه هایشان ادامه دادند تا با پایان فیلمبرداریف آثار خودرا به مرحله تدوین و صداگذاری برسانند.
بیشترِ گروه های فیلمسازی نوجوانان المپیادی با صرف انرژی و خلاقیت در تعامل با مربی های خود توانستند مرحله فیلمبرداری را به انتها برسانند. نوجوانان المپیادی در طول سومین روز، با نحوه فیلمبرداری صحنه های خارجی و داخلی، مدیریت صحنه و پشت صحنه و همین طور استفاده بهینه از زمان و امکاناتی که در اختیاردارند، آشنا شدند.
«من موتزارت نیستم»، روایت ساز گمشده در نقش جهان
در ابتدای این روز، گروه های یک و چهار در میدان نقش جهان حاضر شدند تا به ادامه برداشت پلان های خارجی مربوط به فیلم نامه هایشان ادامه دهند. گروه یک به مربیگری لیلی عاج مشغول ساخت فیلم «من موتزارت نیستم» بودند. آنها داستانی را دنبال می کردند که در آن دختری نوجوان ساز خودرا به دوستش می سپارد تا ساعتی بعد آنرا از او پس بگیرد، اما ساز در بازار مسگرهای نقش جهان گم می شود و در آخرین صحنه سکانس آخر می بینیم که ساز در دست پیرمردی است که مشغول نواختن آنست.
در این روز، برداشت سکانس ها به انتها رسید. مربی گروه اظهار داشت: «این فیلم مبتنی بر ۸ سکانس و نود پلان با تمرکز بر معماری بافت تاریخی اصفهان تولید شده است.»
لیلی عاج، نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم را کاری گروهی بیان کرد و افزود: «ایده ساخت فیلم من موتزارت نیستم از میان ایده های گوناگون اعضای گروه به ثمر رسید. در این پروسه کوشیدیم تا با تمرکز بر معماری بافت تاریخی اصفهان و هنر موسیقی و گرفتن قسمت های مختلفی از ایده های متنوع اعضای گروه، به یک ایده واحد برسیم.»
از ایده تا فیلمبرداری این فیلم کوتاه ۳ روز زمان صرف شده است. بچه ها در گفتگوهای کوتاه خود اعتقاد داشتند که در این روز به اهمیت زمان بندی در ساخت پلان ها و مدیریت فعالیت های پشت صحنه، چگونگی کار در محیط و سکانس های خارجی، نحوه راهنمایی بازیگر برای ایجاد حس مطلوب و چگونگی برخورد با چالش های گوناگون پیش بینی نشده به هنگام فیلمبرداری در صحنه واقف شده اند. آنها در این مرحله به اهمیت مذاکره با نابازیگرها نیز واقف شدند.
انیمیشنی به منظور زندگی سیاه و سپید یک کرم
گروه چهار که در قسمت شرقی میدان نقش جهان مشغول فعالیت بودند، به پلان هایی می پرداختند که شخصیت داستانیشان از محوطه مقابل مجموعه عباسی در خیابان آمادگاه به میدان نقش جهان رسیده است. مهدی خرمیان، مربی گروه در ارتباط با تم داستانی این اثر اظهار داشت: «فیلمنامه این انیمیشن مبتی بر سفر قهرمانی یک کرم افسرده است». اعضای گروه در گفتگوهای خود عنوان کردند که «این شخصیت انیمیشنی به علت نگاه غم زده ای که به جهان اطراف خود دارد، همه چیز را سیاه و سفید می بیند و این مساله سبب افسردگی او شده است».
در دو روزِ اول المپیاد، ایده پردازی، نگارش فیلمنامه و ساخت شخصیت با خمیر انجام شده و هم زمان پلان های خارجی نیز برداشت شده است. گروه در همیاری و تعاملی سازنده با یکدیگر، اهتمام در پیشبرد اهداف تعیین شده داشتند و در حین فعالیت، علاوه بر فراگیری مختصات کارگروهی، از اصطلاحات علمی رشته انیمیشن، ساخت شخصیت های خمیری و فیلمبرداری آگاه شدند. ایده این انیمیشن، حاصل هم فکری اعضای گروه با هدایت مربی و مبتنی بر باورپذیر بودن تم داستانی به انجام رسیده است.
«جانا» به اصفهان آ تا لذت جان بینی!
گروه پنج به مربیگری مرتضی علی عباس میرزایی یکی از گروه هایی است که بیشترین محل فیلمبرداری را به خود مختص کرده است. کاخ عالی قاپو، مسجد جامع عتیق، مسجد شیخ زاده، منارجنبان، عمارت چهل ستون و مسجد امام ازجمله مکان هایی هستند که به فیلمبرداری این اثر اختصاص داده شده اند. این فیلم روایت دوستیِ دو کودک است که در اماکن تاریخی بدنبال هم میگ ردند و تمی شاعرانه دارد.
ایده فیلمنامه این اثر از میان ایده های بسیار اعضای گروه، انتخاب و با همفکری فراوان به نگارش درآمده است. در این اثر که به صورتی گردش در بناهای تاریخی برجسته اصفهان از دوره سلجوقیان تا دوره صفوی است، تلاش شده است تا با پرداختن به معماری، تاریخ، زیبایی و شاعرانگی به اهمیت دوستی دو کودک پرداخته شود که بدنبال یکدیگر می گردند.
گفتگو با اعضای گروه، حاکی از این نکته است که آنها در ایام گذشته با بازدید از اماکن تاریخی و تأمل در فرم ساختاری و زیبایی شناسانه آن، به اهمیت زیبایی و دوستی در غالب هنر هفتم و نزدیک کردن آدم ها به یکدیگر به این واسطه پی برده اند.
فیلم کوتاه «جانا» دارای دو بازیگر و هفت سکانس است و در سومین روز فیلمبرداری خود قرار دارد. پیش بینی میشود زمان این فیلم بین ۳ تا ۵ دقیقه باشد.
فیلمی برای صلح در آرامستان تخت فولاد
گروه سه به مربیگری مریم بحرالعلومی در سومین روز فعالیت خود در آرامستان تاریخی تخت فولاد، فیلمبرداری این اثر را به انتها رساند. این فیلم که بنا بگفته مربی گروه دارای زمان تقریبی ۴ دقیقه است، با دغدغه های انسان دوستانه به موضوعی حقوق بشری می پردازد. فیلمنامه این اثر از ایده تا اجرا توسط اعضای گروه نگارش و از میان ایده های مختلف انتخاب شده است.
بحرالعلومی می گوید: «با توجه به این که تعدادی از ایده های بچه ها نیاز به زمان و پیش تولید بیشتری داشت، تصمیم گرفتیم تا ایده ای را برمبنای زمان بندی المپیاد در نظر بگیریم. به همین خاطر توانستیم با استفاده از بخش های متنوع ایده های اعضای گروه به فیلم نامه فعلی دست یابیم.» فیلمبرداری این اثر طی دو روز در آرامستان تاریخی تخت فولاد و در آرامگاه حضرت یوشع نبی (ع) از پیامبران قوم بنی اسرائیل انجام شده است. اعضای گروه در گفتگوهای خود با تاکید بر تم انسان دوستانه این اثر، اذعان کردند که با عنایت به شرایطی که برای نوار غزه در کشور فلسطین به وجود آمده است، سعی کردیم تا به صورتی داستان را به یوشع نبی و درخواست شخصیت فیلم از او برای پادرمیانی برای صلح استفاده نمایند.
«مامان نیستش» یا تنها در خانه، قسمت دوم!
گروه دو در سومین روز المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، فیلمبرداری این اثر را در خارج از شهر اصفهان و در شهر باغ بهادران به انتها رساند. این گروه که به مربیگری نادره ترکمانی فعالیت می کند، با تمرکز بر فیلمی با یک سکانس و ۳۰ پلان، به موضوعی حساس و جالب توجه در سینمای کودک پرداخته است. در این اثر که تنها یک بازیگر خردسال سهساله در آن بازی می کند، روایت تنها ماندن یک کودک در خانه به تصویر کشیده شده است.
ترکمانی می گوید: « بچه های گروه از بین ۱۱ ایده مختلف به ایده فیلم «مامان نیستش» رسیدند. فیلمی که سرشار از حس مادرانگی است و در آن سعی شده تا بچه ها بتوانند از توانایی های خود از ایده فیلمنامه تا مدیریت و اجرای آن از وجه خلاقه هنر خود استفاده کنند».
فیلمنامه این اثر بگفته اعضای گروه، در یک روز نگارش شده، فیلمبرداری نیز در یک روز انجام شده و در مرحله بعدی به دست تدوین و صداگذاری سپرده خواهد شد.
منبع: كارت خوب
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب